کارآگاه برلاخ که از سرطان رنج میبرد و فقط یک سال فرصت زندگی دارد، به دنبال حل معمای مرگ بهترین افسرش، اشمید و محاکمهی جنایتکاری است که سالها پیش با او شرط بسته آدم بکشد بیآنکه قانون بتواند مشتش را باز کند. این رمان نوشتۀ فردریش دورنمات است.
قربانی روایتی از آنسوی جبههی جنگ جهانی دوم. از اوضاع کشورهای تحت اشغال جبهه متحدین آلمان و ایتالیای فاتحان جنگ. کورتزیو مالاپارته خبرنگاری ایتالیایی نویسندۀ این کتابست که با ترجمۀ محمد قاضی خیلی زود به چاپ سوم رسید.
رمانی از محمد طلوعی که برندۀ جایزۀ ادبی فردا و جشنوارۀ واو شد.
منوچهر محتشم که در سالهای جنگ جهانی دوم و حملهی متفقین در رشت زندگی می کرده و تودهای بوده است. او بعد از کودتای سال 32 به آلمان میرود. چند سال بعد از او میخواهند که به ایران برگردد و او نمیخواهد…