یک جاسوس زیبای آمریکایی شبانه میگریزد. او باید یکهوتنها و با تکیه بر زیرکی خود، از اسیر شدن به دست دشمن بگریزد و خودش را صحیح و سالم به نیروهای متفقین برساند. دوران کودکی لیلی سنت جیمز، با سفر به دورتادور اروپا سپری شده و در این حین، او زبانهای مختلفی یاد گرفته است. در سال 1938، مرگ ناگهانی مادر، او را به خانهاش در واشنگتندیسی برمیگرداند. پس از بمبارانِ پرل_هاربر، لیلی، از سوی ادارۀ خدمات استراتژیک مورد توجه قرار میگیرد. دانش و تسلط او بر زبانهای آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی باعث میشود به عاملِ تماموکمالِ این اداره تبدیل شود و با توجه به قدرت تصمیمگیری سریعش، او را بهعنوان پرستار بچه در خانۀ یک سرهنگ مهم ارتش آلمان قرار میدهد تا برای متفقین اطلاعات جمعآوری کند.