شجاعی برای این موضوع کتاب خود را با روش اثبات معکوس شروع میکند و با برشمردن برخی از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی ساختارهای زیستی در جامعه دینمدار و قدم به قدم جلو آمدن و نفی کردن گزارههای ساده استنتاج شده از این موضوع، درباره کارکردهای واقعی دینمداری در زندگی اجتماعی به صحبت پرداخته است.
هنر شجاعی در این متن ترسیمی دقیق و بدون جانبداری از مختصات زندگی و زیست در دنیای پیرامونی انسان معاصر است و ترسیم مختصات و بایستههای آن. در ادامه وی به سراغ نقاط اصطکاک میان اندیشه دینمدارانه با این زندگی تازه میرود و سعی میکند با قرار دادن خود در مقام مخاطب پاسخهای او به سوالهایی که قرار است نویسنده را با اثبات پرسش محوری کتاب برساند را به شکلی منطقی و باورپذیر بازخوانی و تحلیل کند و او را به استنتاج نتیجه مطلوب خود هدایت کند.