دیار خوابگردی ماجرای جنگ داخلی موزامبیک و انسانهایی است که دار و ندار و کَس و کارشان را در جنگ از دست دادهاند، اما احساس همدردی، تعلق، عشقِ به زندگی و قدرت خارقالعادهی قصه و قصهگویی آنها را زنده نگه میدارد. کتاب در واقع، تجمیعی از دو روایت موازی است که شخصیتهای اصلی کتاب را میسازند. خیلی زود، مرز میان واقعیت و رویا، حقیقت و جادو، امروز و دیروز، مرگ و زندگی جابهجا میشود و خواننده خود را در فضایی شعرگونه مییابد. میا کوتو با تسلط به سبک رئالیسم جادویی، جهانی خلق میکند که مخصوص خودش است و در واقع، مخصوص همهی ماست: ما با دیار خوابگردی طعم تلخ جنگ و آوارگی را میچشیم و از سوی دیگر، اولین عشقها، بوسهها، مرگها، اولین تجربهی رویارویی با دریا، اولین ریشههای رفاقت را با تمام وجود تجربه میکنیم.
داستان دربارهی پسری به نام مویدینگا و پیرمردی به نام طاهر هست که هر دو آوارهی جنگ، در اردوگاهی با هم هممسیر میشوند و در راه، اتوبوسی نیمسوخته پیدا میکنند و جسد مردی که کیفی کنارش افتاده و دفترهای خاطراتش توجه مویدینگا را جلب میکنند. این دو، مجذوبِ ماجرای مردی به نام کیندزو میشوند و هر شب، مویدینگا بخشی از نوشتههایش را میخواند. کتاب در واقع توالیای است میانِ ماجرای طاهر و پسرک و کیندزو. داستانهای کتاب چه واقعی و چه خیالی، طاهر و مویدینگا به دنیای رؤیا پناه میبرند چون رؤیاها تنها چیزی است خودشان مالک آنها میمانند. معلوم نیست رویابین و رویاگو کیست، معلوم نیست کی داستان میگوید و کی آن داستان را زندگی میکند.