بهترین وقت برای خواندن سفرنامه همیشه است! دانستن اینکه از چشم یک مسافر خارجی چطور به چشم آمده ایم، از قدیم الایام جذاب بوده و خواندن سفرنامههای شاردن، پیترو دلاواله و تاورنیه... هنوز هم جذاب است.در سرزمین مردمان نجیب داستان سفر مرد کرواتی است که همراه زنش سوار بر موتور دور ایران گشته. از دماوند بالا رفته، کویر طبس را رد کرده و موتورش از نفس افتاده و البته دهه محرم ایران را هم دیده. مهمترین توصیفی که مرد کروات از ایران در ذهنش ثبت شده مهمان نوازی است که به آن معروفیم. ولی واقعا ما آنقدر مهمان نوازیم؟ سوالی که آخر سر خودش هم مطرح میکند: اگر پای توریست خارجی -بیش از این اندکی که الان هست- به ایران باز شود، بازهم مردم ما در برابر مسافری غریبه این همه دست و دلبازانه و همدلانه رفتار میکنند؟ از سفر خواندن همیشه خوب است؛ از سفر بخوانید!
برشی از کتاب:بعد از آنکه میگفتیم "کرواسی" صدای "ولکام" از هرسو بلند میشد.... معمولا بعداز مدتی یکی از جمع یادش میآمد و فریاد میزد "برانکو ایوانکوویچ"دیگر به این هم عادت کرده بودیم و آن را جزئی از مراسم خوشامدگویی میدانستیم.برانکو ایوانکوویچ در ایران جایگاه خدایگانی دارد... در ایران وقتی میخواهید بگویید اهل کجا هستید، یوگسلاوی و تیتو را فراموش کنید. حتی لوکا مودریچ هم کمکی نمیکند. انتخاب درست، نام بردن از برانکو ایوانکوویچ است.