بسته
هیچ محصولی در سبد خرید شما وجود ندارد.
جستجو

کتاب دوباره فکر کن

انتشارات: نشر میلکان
65,000 تومان
نویسنده: آدام گرنت
مترجم: سبحان خسروجردی, فرزانه حاج‌خلیلی

آدام گرنت این بار به هنرِ بازاندیشی می‌پردازد: این‎که یاد بگیریم از خودمان بپرسیم آیا نظرات و عقایدمان درست هستند یا نه و نسبت‎به شنیدن افکار دیگران جبهه‌گیری نکنیم. رویکردهای این کتاب بهترین راه برای رشد و شکوفایی و کسبِ بینش در زندگی است.
معمولاً هوش را یادگیری و فکرکردن می‌دانیم ولی در دنیایی که با سرعتِ تمام در حال تغییر است به مهارت بسیار مهم دیگری نیاز داریم: فراموش‌کردن چیزهایی که قبلاً می‌دانستیم و توانایی دوباره‎فکرکردن. خیلی از ما در زندگی راحتی و آسایش را ترجیح می‌دهیم و شک را مایه‌ی سلب آرامش می‌دانیم. به نظراتی گوش می‌کنیم که باعث می‌شوند احساس راحتی کنیم و آشنا هستند، نه نظراتی که از ما می‌خواهند به دانسته‌های‌مان شک کنیم. اختلاف‌نظر را خطری برای غرورمان می‌دانیم، نه فرصتی برای یادگیری. آدم‌هایی را دور خودمان جمع می‌کنیم که با نتیجه‌گیری‌های ما موافق هستند؛ درحالی‌که باید با کسانی معاشرت کنیم که باعث می‌شوند به طرزفکرمان شک کنیم.
نتیجه این می‌شود که افکارمان خیلی زودتر از استخوان‌های‌مان فرسوده و شکننده می‌شوند. ما فکر می‌کنیم عالم هستیم و آموزه‌هایی برای درس‎دادن به دیگران داریم یا دادستان‌هایی هستیم که باید حتماً اثبات کنیم طرف مقابل اشتباه می‌کند یا سیاست‌مدارانی هستیم نیازمند تأیید رأی‌دهندگان؛ به جای همه‌ی این‌ها باید دانشمندانی باشیم که مشغول پژوهش برای یافتن حقیقت هستند. هوشْ این مشکلات را رفع نمی‌کند و حتی می‌تواند علیه ما عمل کند: اگر در فکرکردن خوب باشیم احتمالاً در بازاندیشی چندان خوب نیستیم. هرچه باهوش‌تر باشیم، احتمال این‎که متوجه محدودیت دانسته‌های‌مان باشیم کم‎تر است.

نقد و بررسی خود را بنویسید Close Review Form
  • بد
  • عالی
Description

آدام گرنت این بار به هنرِ بازاندیشی می‌پردازد: این‎که یاد بگیریم از خودمان بپرسیم آیا نظرات و عقایدمان درست هستند یا نه و نسبت‎به شنیدن افکار دیگران جبهه‌گیری نکنیم. رویکردهای این کتاب بهترین راه برای رشد و شکوفایی و کسبِ بینش در زندگی است.
معمولاً هوش را یادگیری و فکرکردن می‌دانیم ولی در دنیایی که با سرعتِ تمام در حال تغییر است به مهارت بسیار مهم دیگری نیاز داریم: فراموش‌کردن چیزهایی که قبلاً می‌دانستیم و توانایی دوباره‎فکرکردن. خیلی از ما در زندگی راحتی و آسایش را ترجیح می‌دهیم و شک را مایه‌ی سلب آرامش می‌دانیم. به نظراتی گوش می‌کنیم که باعث می‌شوند احساس راحتی کنیم و آشنا هستند، نه نظراتی که از ما می‌خواهند به دانسته‌های‌مان شک کنیم. اختلاف‌نظر را خطری برای غرورمان می‌دانیم، نه فرصتی برای یادگیری. آدم‌هایی را دور خودمان جمع می‌کنیم که با نتیجه‌گیری‌های ما موافق هستند؛ درحالی‌که باید با کسانی معاشرت کنیم که باعث می‌شوند به طرزفکرمان شک کنیم.
نتیجه این می‌شود که افکارمان خیلی زودتر از استخوان‌های‌مان فرسوده و شکننده می‌شوند. ما فکر می‌کنیم عالم هستیم و آموزه‌هایی برای درس‎دادن به دیگران داریم یا دادستان‌هایی هستیم که باید حتماً اثبات کنیم طرف مقابل اشتباه می‌کند یا سیاست‌مدارانی هستیم نیازمند تأیید رأی‌دهندگان؛ به جای همه‌ی این‌ها باید دانشمندانی باشیم که مشغول پژوهش برای یافتن حقیقت هستند. هوشْ این مشکلات را رفع نمی‌کند و حتی می‌تواند علیه ما عمل کند: اگر در فکرکردن خوب باشیم احتمالاً در بازاندیشی چندان خوب نیستیم. هرچه باهوش‌تر باشیم، احتمال این‎که متوجه محدودیت دانسته‌های‌مان باشیم کم‎تر است.

برچسب های محصول