پرداختن به داستانهایی با موضوعهای اجتماعی همیشه یکی از دغدغههای بعضی از نویسندگان کودک و نوجوان بوده است. یکی از این نویسندگان هوشنگ مرادی کرمانی است که داستانهایش را به زبان طنز مینویسد. داستان ته خیار یکی از این داستان هاست .
کتاب «ته خیار» مجموعه داستان کوتاه با درونمایه اجتماعی است که به نظر میرسد برای مخاطب نوجوان است اما کودکان سالهای آخر دبستان و بزرگسالان هم میتوانند بخوانند و ضمن لذت بردن با یک اثر «طنز» خوب آشنا شوند.
داستان «خندان خندان» از کتاب «ته خیار» به شکل غیر مستقیم داستان کلاسهای روانشناسی غیرعلمی و رسانههایی است که مخاطبان را فقط به خنده در برابر مشکلات ترغیب میکنند که لحظههای شاد و تفکرانگیزی را ایجاد میکند.
پسر و دختر جوانی را حکایت میکند که با به وجود آمدن هر مشکلی به آن میخندند .
داستان «بچه های پرنده» داستان زن و شوهری است که بچه به دنیا میآورند (تولید میکنند) برای این که به فدراسیونهای ورزشی بفروشند تا با تربیت آنها مدال بیاورند.
داستان «شکوفههای بهاری» از کتاب «ته خیار» نگاه تلخی دارد به مستراحهای عمومی و نظافتچی آنها.
داستانهای «چشمی از هوای گریه»، «پیشرفت یتیمان» و «نه، من آدم کش نیستم» از داستانهای جذاب دیگر کتاب «ته خیار» است.