محمداسماعیل حاجی علیان در «چهار زن» از ماجرای دختری به نام ظریفا میگوید که از بیماری کهنه خود رنج میبرد و با مراجعه به روانکاو سعی در بهبود خود دارد.
رمان «چهار زن» ماجرای دختری سی ساله به نام ظریفا است که از نوعی بیماری رنج میبرد که ریشه در کودکیاش دارد. وقتی این دختر پیش دکتر روانکاو میرود، اتفاقهای خواندنی و جالبی برایش رخ میدهد که زندگیاش را تحت تاثیر قرار میدهد. در این بین خواننده با زندگی سه زن دیگر (فرخرو، ماهی و یاسین) و دکتر روانکاو، سهراب دلخواه ایرانی، آشنا میشود که هرکدام ماجراها و جذابیتهای خاص خود را دارد.
رمان «چهار زن» بر پایه دو مضمون اصلی استوار است؛ یکی از معضلات جامعه ما، تهمت زدن به دیگران و سهل پنداشتن این امر است که عواقب آن در زندگی ما و دیگران تاثیرگذار است. در «چهار زن» به این معضل اشاره شده است. لایه دیگر رمان، به این نظریه علمی اشاره دارد که ذهن هر ایرانی مثل خانههای سنتی از بخشهای مختلفی مانند اندرونی، بیرونی، حیاط پسران، حیاط دختران و سرداب تشکیل شده است و کارکرد هر کدام در زندگی مربوط به یکی از رفتارهای ما میشود.
این رمان نثری روان دارد و از تکنیکهای متفاوت داستاننویسی برخوردار است تا کمترین خستگی را به مخاطب تحمیل کند.
از همین نویسنده در نشر آموت رمان «سمفونی بابونههای سرخ» و مجموعه داستان «قربونی» به چاپ رسیده است.
رمان «چهارزن» برگزیده نخست در اولین دوره «جايزه رمان اول ماندگار» است.