انتشارات مرکز منتشر کرد: چراغ ها را من خاموش می کنم یکی از پرفروش ترین رمان های معاصر است. شاید بتوان مدعی شد که برای اولین بار در این رمان بود که یک نویسنده زن ایرانی از تردیدهای یک زن متاهل نوشت. قهرمان کتاب زنی است که با ورود یک غریبه به محل زندگی اش و توجه ای که این مرد شاید ناخودآگاه به او دارد دچار یک شک و تردید در برداشت خود از زندگی متاهلی خود می شود. فضای رمان که آبادان قبل از انقلاب است و ارمنی بودن شخصیت های رمان به جذابیت های روایت چراغ ها را من خاموش می کنم افزوده است.چراغ ها را من خاموش می کنم رمان مهمی است که قویا خواندن آن را به تمام مخاطبان ادبیات توصیه می کنیم..📎📓 برشی از رمان:.آرمن نگاه به سقف پرسید: «تو و پدر قبل از اینکه عروسی کنید عاشق هم شدید؟» هول شدم، سؤال ناگهانی، رفتار پیشبینی نشده و هر چیزی که از قبل خودم را برایش آماده نکرده بودم، دستپاچهام میکرد و آرمن خدای این کارها بود. حالا به سقف زل زده بود و منتظر جواب من بود. پا شدم و کنار پنجره ایستادم. یاد روزهای گذشتهام افتادم که دبیر جبر قرار نبود از من درس بپرسد و پرسیده بود و بلد نبودم معادلهی روی تخته سیاه را حل کنم. نگاههای همکلاسیها را پشت سرم حس میکردم و از زیر چشم دبیر ریاضیات را میدیدم که بیحوصله و منتظر با انگشت روی میز ضرب یورتمه گرفته بود. خیس عرق بودم و قلبم بهشدت توی دلم میزد. میگفتم خدایا کمکم کن این لحظهها را زود بگذرانم… چشم به درخت کُنار و پشت به پسرم گفتم: «من هم مثل تو از ریاضی خوشم نمیاومد»