دلا لی بعد از سپری کردن هفتاد سال در زندان بهخاطر قتل خواهرش، یولا، بالاخره به خانه بازگشته و آماده است پیش از اینکه دیر شود رازهایی را که در سینه دارد فاش کند.مایک اندرس که از کارش در روزنامۀ بوستون تعلیق شده است در شهر میچرخد و با نارضایتی به تحقیق دربارۀ ماجرای اسرارآمیز نقاشیای از چهرۀ یولا میپردازد که گفته میشود این تابلو اشک میریزد. در این میان او به دکتر پالوما وگا برخورد میکند که به آنجا آمده تا از مادربزرگش مراقبت کند و قبل از اینکه اتفاق وحشتناکی بیفتد خواهر سرکشش را نجات دهد. مایک و پالوما دلایل خودشان را برای حضور در شهر گرم و دورافتادهای که ترجمۀ نامش «دروازۀ پشیمانی» است دارند ولی پیشبینی نمیکنند که قرار است زندگیشان برای همیشه تغییر کند.روایت تأثیرگذار داستان تناوب بین روزگار تاریک دلا لی در دهۀ چهل است و جستوجوی پالوما و مایک در زمان حال بهدنبال ریشهها، خانواده، عشق و آنچه واقعاً در زندگی اهمیت دارد.