همیشه این سؤال وحشتناک را از خود پرسیدهام: اگر دوست نداشته باشى به دنیا بیایى، چه؟ اگر روزى بر سرم فریاد بکشى و بگویى: «چه کسى از تو خواسته بود که مرا به این دنیا بیاورى؟ چرا مرا به دنیا آوردى؟ چرا؟»
داستان این کتاب بدین شرح است که زنی ناخواسته باردار می شود و با وجود عدم همراهی پدر بچه، تصمیم می گیرد به تنهایی فرزندش را حفظ کرده و به دنیا بیاورد؛ اما در این مسیر با تردیدها و مشکلات فراوانی دست به گریبان می شود: از طعنه های اطرفیان و فشارهای روانی و اجتماعی گرفته تا مشکلاتی که برای سلامتی و وضعیت شغلی او به وجود می آید تا... این رمان در قالب نامه ای از یک زن جوان به جنینی که در رحم دارد، نگاشته شده و کشمکشهای درونی یک زن را برای انتخاب بین حرفه ای که به آن علاقه دارد و یک بارداری ناخواسته به تصویر می کشد. همچنین از فلسفه وجود، تبعیضهای جنسیتی، دغدغه های زنان و بی عدالتی های جامعه سخن می گوید و مفاهیمی چون عشق و آزادی را به چالش می کشد.
نویسنده این رمان، اوریانا فالاچی، در سال 1929 در شهر فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. او در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک چریک ضد فاشیسم فعالیت میکرد. مصاحبه های مفصل او با سران سیاسی جهان، او را به چهره ای برجسته در حرفه اش بدل کرده بود. فالاچی در طول فعالیتهای سیاسی و ادبی خود موفق به دریافت جوایز بسیاری از جمله جایزه «آنی تیلور» مرکز مطالعات فرهنگ عامه نیویورک و نامزدی جایزه نوبل ادبیات شد.
فروش این کتاب به بیش از چهار میلیون نسخه در جهان بالغ شده است. از دیگر آثار اوریانا فالاچی میتوان به «زندگی، جنگ و دیگر هیچ»، «جنس ضعیف»، «اگر خورشید بمیرد»، «یک مرد» و... اشاره کرد. فالاچی در پانزدهم سپتامبر سال 2006، در اثر ابتلا به سرطان چشم از جهان فروبست.
از عباس زارعی، مترجم این رمان پیش از این سه کتاب دیگر در نشر آموت منتشر شده است: زندگی اسرارآمیز (سو مانک کید)، جاناتان مرغ دریایی (ریچارد باخ) و مزرعه حیوانات (جورج اورول).