با گریههای توروزهای شادمُاز یاد می برم
اما چه فایدهمیترسم عاقبتاز یاد تو برم
با چشمهای خیساین چشمههای غمبا گریهی زیادبا خندههای کم
انگـار تا ابــدبا این بهونههاجای من و تواندیوونه خونهها
کم گریه کن گُلممن کم تحملمبا من بمون گُلممن کم تحملم