در رمان مقلدها هائیتی در چنگال پاپادوکِ دیکتاتور، اسیر است و ماکوته، پلیس امنیتی او، یکهتازی میکند.
گراهام گرین با شگردهای سینمایی و شیوههای گزارشنویسی، نقشبازانش را در فضایی جدی و طنز- که ویژهی اوست- به حرکت در میآورد.
براون، صاحب مهمانخانه؛ اسمیت، آمریکایی سادهدل؛ و جونز قابلاعتماد، پشت نقاب هنرمندانهشان یک وجه مشترک دارند؛ هر سه از عشق، رنج و تردید میترسند.