در کتاب سال تفکر جادویی جوآن دیدیون تجربیاتش را در مورد زندگی اش در سالی که ناگهان و غیرمنتظره، همسرش را که یک نویسندۀ پرافتخار است از دست می دهد، به اشتراک می گذارد.دیدیون با نثری ساده و باظرافت، اتفاقات و احساساتش را بیان می کند. خواننده نیز با خواندن آن ها هراسی ناگهانی، درد، رنج، احساس غم و پوچی را که از اصول اساسی جریان اندوه و سوگواری است تجربه می کند؛ و همچنین، اگر التیام یافتن به معنای بازیابی قدرت برای ادامۀ مسیر زندگی است، این کتاب روند بهبودی و التیام را نیز به خوانندۀ کتاب بیان می کند. این کتاب داستانی خاص با مضمونی جهانی و همه گیر است. جوآن دیدیون احساساتش را در روزها و هفته های پی در پی، بعد از فوت همسرش با اشتراک می کذارد زیرا هر کسی که عزیز را از دست داده یا متوجه این واقعیت است که دیر یا زود چنین تجربه ای بخشی از زندگی اش خواهد شد، با این داستان همراه خواهد بود. محتوای این داستان به خواننده یادآوری می کند، هر روزی را که زندگی می کنیم هدیه ای است گران قدر.