«سالار مگسها» رمانی است از ویلیام گلدینگ، نویسنده انگلیسی و برنده جایزهی نوبل ادبیات، که آن را نمیتوان صرفا یک اثر دهه پنجاه قلمداد کرد؛ زیرا نویسنده در کنار مطرح کردن دغدغههای زمان خود، با برگزیدن بیانی کنایی و پر از تمثیل، و انتخاب مکانی در ناکجاآباد و زمانی نامشخص، به داستان هویتی فرازمانی و اسطورهای بخشیده و باعث ماندگاری این اثر شده است.
این رمان از لزوم حاکمیت قانون در جوامع انسانی میگوید، و نشان میدهد که چگونه ترس و توحش میتواند پایان نقطهی معصومیت انسان باشد.
ویلیام گلدینگ در سال ۱۹۱۱ در کرنوال انگلستان دیده به جهان گشود. اولین اثرش، سالارمگسها، در سال ۱۹۵۴ به چاپ رسید. علاوه بر مجموعه اشعارش و سالارمگسها، دوازده رمان دیگر، سه اثر غیر داستانی و یک نمایشنامه در کارنامهی ادبی وی وجود دارد که دو جایزهی ارزنده «جیمزتایت بلک مموریال» و «بوکر» را به ترتیب در سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰ و در نهایت جایزه نوبل ادبیات را در سال ۱۹۸۳ برای وی به ارمغان آورد. در متن پیام آکادمی نوبل آمده است: جایزه ادبی نوبل برای خلق داستانهایی به گلدینگ تعلق میگیرد که وضوح و تیزبینیِ هنر واقع گرایی و تنوع و جهان شمولی اسطوره را توامان به روایت درمیآورند تا موقعیت انسان را در جهان امروزی به تصویر بکشند.