عنوان کتاب را که میخوانید فکر میکنید این اثر در ستایش خودپسندی است درحالی که وقتی آن را باز میکنید، حال و هوای دیگری دارد.
هالیدی در این اثر با شما از آدمهایی حرف میزند که نوابغ خودشیفته نیستند. کسانی که اهدافشان را بر تمایلشان به دیدهشدن و شناختهشدن، برتری دادهاند.
او میگوید خاص بودن یا قدرت، اختیار و انگیزه داشتن همیشه خوب است اما هدف ما در این کتاب، پرداختن به این موضوع نیست. صفحات و مطالب این کتاب جوری تنظیم شدهاند تا در آخر شما به این جمله برسید: «خودتان را بیشتر دست کم بگیرید» روی داستانهایی که درباره منحصربه فرد بودنتان تعریف میکنید، کمتر حساب کنید و در نهایت برای کاری که میخواهید با آن دنیا را دگرگون کنید، بیشتر وقت بگذارید.
او با استناد به این سخن بیسمارک که میگوید: «بلاخره هر احمقی هم میتواند از تجربه خودش عبرت بگیرد، ترفند اصلی عبرت گرفتن از تجربه دیگران است» میگوید کتاب حاضر حول بخش دوم ایده بیسمارک، یعنی عبرت گرفتن از تجربه دیگران شکل گرفته است. او در این کتاب شما را به کاوش در خودپسندی خود و خودپسندی کسانی دعوت کرده که سالها آنها را الگوی خودتان میدانستید.