بسته
هیچ محصولی در سبد خرید شما وجود ندارد.
جستجو

اسب ها اسب ها از کنار یکدیگر

انتشارات: نشر چشمه
40,000 تومان
نویسنده: محمود دولت آبادی
+ -

«ملک پروان. اگر نتوانم خط و خبری از ثَری برایش ببرم می‌‌‌‌‌‌میرد. و اگر ملک بمیرد، اگر دق کند نمی‌‌‌‌‌‌دانم من سروکارم به چه روزگاری بیفتد! کمِ کمش این است که گوروگم می‌‌‌‌‌‌شوم از این عالم اگر تو لجن جوی نفله نشوم. پس اگر راهی به گمانت می‌‌‌‌‌‌رسد کاری بکن. من خیالت را از بابت ذوالقدر راحت کردم. آن یکی دیگرم پیداش می‌‌‌‌‌‌کنم، پیداش می‌‌‌‌‌‌کنیم. گفتی اسمش چی بود؟» کریما گفت که مهم نیست؛ «نشد هم نشد!» و چندی گذشت تا بگوید « این هم زنده بودیِ ماست. به یکدیگر می‌‌‌‌‌‌رسیم و از کنار هم می‌‌‌‌‌‌گذریم. یادی - چیزی از خودمان در دیگری باقی می‌‌‌‌‌‌گذاریم یا باقی نمی‌‌‌‌‌‌گذاریم؛ و هر کدام به محض گذر از کنار شانه‌‌‌‌‌‌ی هم در پاشنه‌‌‌‌‌‌ی پای دیگری گم می‌‌‌‌‌‌شویم؛ چه اهمیتی دارد! مرحب جنم خوبی بود، خیلی فکری‌‌‌‌‌‌اش می‌‌‌‌‌‌شوم. نگرانم حیف شده باشد با آن بی‌‌‌‌‌‌باکی‌‌‌‌‌‌ای که داشت.»

نقد و بررسی خود را بنویسید Close Review Form
  • بد
  • عالی
Description

«ملک پروان. اگر نتوانم خط و خبری از ثَری برایش ببرم می‌‌‌‌‌‌میرد. و اگر ملک بمیرد، اگر دق کند نمی‌‌‌‌‌‌دانم من سروکارم به چه روزگاری بیفتد! کمِ کمش این است که گوروگم می‌‌‌‌‌‌شوم از این عالم اگر تو لجن جوی نفله نشوم. پس اگر راهی به گمانت می‌‌‌‌‌‌رسد کاری بکن. من خیالت را از بابت ذوالقدر راحت کردم. آن یکی دیگرم پیداش می‌‌‌‌‌‌کنم، پیداش می‌‌‌‌‌‌کنیم. گفتی اسمش چی بود؟» کریما گفت که مهم نیست؛ «نشد هم نشد!» و چندی گذشت تا بگوید « این هم زنده بودیِ ماست. به یکدیگر می‌‌‌‌‌‌رسیم و از کنار هم می‌‌‌‌‌‌گذریم. یادی - چیزی از خودمان در دیگری باقی می‌‌‌‌‌‌گذاریم یا باقی نمی‌‌‌‌‌‌گذاریم؛ و هر کدام به محض گذر از کنار شانه‌‌‌‌‌‌ی هم در پاشنه‌‌‌‌‌‌ی پای دیگری گم می‌‌‌‌‌‌شویم؛ چه اهمیتی دارد! مرحب جنم خوبی بود، خیلی فکری‌‌‌‌‌‌اش می‌‌‌‌‌‌شوم. نگرانم حیف شده باشد با آن بی‌‌‌‌‌‌باکی‌‌‌‌‌‌ای که داشت.»