شجاعی که در سالهای اخیر بیشتر در حوزه فیلمنامه و داستان و رمان فعالیت داشته است، به تازگی کتابی را در همان گونه نثرهای غبطهبرانگیر قدیمی خود و با عنوان «چشمانتظاری» روانه بازار کتاب کرده که مجموعهای تازه از نثرهای عاشقانه شجاعی با موضوع انتظار است.
نثرهای کتاب «چشمانتظاری» اغلب نثرهایی کوتاه و در عین حال بسیار شوقبرانگیز است. شجاعی تمامی آنچه میتوان در قالب کلام برای ایجاد حسبرانگیزی و خلق احترام میان خود و مخاطب نسبت به امام غائب (عج) به کار برد را در جان این متنها ریخته است.
بر همین اعتبار آنچه در این اثر با آن روبرو میشویم نه یک متن احساسبرانگیز صرف است که نویسنده سعی کرده احساس و احترام و نیز بینش و آگاهی دینی نسبت به امام زمان (عج) را با هم تلفیق و با زیباترین شکل ممکن در متن بگنجاند.
این متون از سوی دیگر با حجمی کوتاه و در فصولی متعدد ارائه شده است. راز این کوتاه بودن را میتوان در تأثیر آنی آنها جستجو کرد و وقت کمی که برای خوانش آن میبایست صرف کرد و البته فرصت مغتنمی که پس از این خوانش کوتاه مدت به شکلی بسیط در اختیار مخاطب قرار میگیرد تا بتواند درباره آنچه ار مقابل چشمانش گذشته است در ذهن خود به تفکر بپردازد و به آن بیاندیشد.
«چشمانتظاری» به همین اعتبار کتابی است اندیشیدنی و نه خواندنی صرف و تلاش نویسنده در تولید متونی که در کنار احترام برانگیزی توامان چنین حسی را نیز در مخاطب خود برانگیزد، بسیار ستودنی است.
کتاب در کنار متن، با اتفاق گرافیکی ویژهای نیز همراه شده است. فرزاد ادیبی که پیش از این در بسیاری از آثار منتشر شده در کتاب نیستان و آثار سیدمهدی شجاعی شاهد هنرنمایی او بودهایم، با قطعی متفاوت و بدیع و شمایلی که تلفیقی از هنر خطاطی و گرافیک به شمار میرود؛ این کتاب را طراحی و صفحهآرایی کرده است و بخشی از مهمترین عبارات هر کدام از فصول کوتاه و متعدد کتاب را با هنر خود پیش چشم مخاطبان این کتاب چشمنوازتر کرده است.